به گزارش مشرق، سریال «گاندو» از تلویزیون پخش شد و توانست مخاطبان زیادی را با خود همراه کند. حالا با گذشت چندین روز از پایان پخش این مجموعه، همچنان حواشی آن ادامه دارد؛ حاشیهای به رنگ بودجه رسانه ملی!
بیشتر بخوانید
از روزهای اول پخش «گاندو»، زمزمههای مخالفت دولت با این سریال و حتی اخباری مبنیبر فشار دولت برای اعمال ممیزی به این سریال شنیده شد. گاندو توانست مخاطبان زیادی را با خود همراه کند و طبق نظرسنجیهای صداوسیما، پربینندهترین مجموعه در حال پخش شود؛ اما ظاهرا تمامشدن پخش این سریال حواشیاش را از بین نبرد.
گویا دلخوری دولت از گاندو عمیق است! آقای احسان قاضیزادههاشمی، نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو شورای نظارت بر سازمان صداوسیما، در توییتر متنی منتشر کرد که سروصدای زیادی کرد. قاضیزادههاشمی در توییتر نوشت: امروز مطلع شدم دولت به دلیل پخش سریال گاندو، کل بودجه سهماهه دوم صداوسیما را صفر کرده است.
ضمن پیگیری جدی این مسأله در شورای نظارت، آیا رییسجمهوری هنوز هم میتواند بگوید «پناه میبرم به خدا از بستن دهان منتقدین؟» پس از این توییت، تصویری از نامه ابلاغ دبیر هیأتدولت به دستگاه ذیربط درباره بودجه رسانه ملی منتشر شد.
نکته جالب این بود که ابلاغ بودجه سازمان صداوسیما به تأیید نمایندگان دولت در شورای نظارت منوط شده بود. این موضوع آنقدر عجیب بود که سخنگوی دولت هم به آن ورود کرد. البته صحبتهای آقای ربیعی صراحت نداشت. باتوجهبه جنجال بودجهای سازمان صداوسیما که بهخاطر یک سریال (!) رخ داده، با احسان قاضیزادههاشمی گفتوگویی انجام دادهایم که درادامه میخوانید.
نظرتان درباره صحبتهای سخنگوی دولت در تکذیب صفرکردن بودجه صداوسیما چیست؟
صحبتهای سخنگوی دولت تکذیب این موضوع نبود و درواقع، بهنوعی قضیه را توجیه کردند. دو سند رسمی وجود دارد: اولی نامه دبیر دولت است که در قالب مصوبه ارسال و در آن، تصریح شده است از تاریخ مذکور، بودجه صداوسیما فقط ازطریق تأیید نمایندگان دولت در شورای نظارت صورت خواهد گرفت و دیگری جدول تخصیص بودجه سهماهه سازمان صداوسیما.
اینکه تصویب بودجه منوط به تأیید نمایندگان دولت در شورای نظارت بر صداوسیما باشد، در قانون تعریف شده است؟
خیر، بههیچوجه! این مصوبه کاملا خلاف قانون است. مصوبات دولت باید در کمیته تطبیق مصوبات با قوانین در مجلس بررسی شود. این مصوبه خودش خلاف قانون است و هم ازطریق مجلس و هم ازطریق قوه قضاییه میتوان آن را ابطال کرد.
با این اوصاف، کارکرد این تصمیم برای دولت چه بوده است؟ آیا صرفا جوّی روانی است؟
البته، باید این نکته را یادآوری کنم که دولت نامه مذکور را پس از جلسه هیأتدولت چهارشنبه (19تیر) صادر کرده است. در آن جلسه، مباحثی درباره گاندو مطرح شد. جلسات هیأتدولت را برگزارکنندگان ضبط میکنند. اگر بحثهای آن جلسه را تکذیب میکنند، مشروح مباحثش را منتشر کنند.
این را هم باید بدانید که نامه مدنظر در سازمان بودجه اجرایی شده است. ابلاغ بودجهای وجود دارد که در جدولی بهطور مشخص و مجزای سهماهه درج میشود. در آن جدول که اتفاقا منتشر هم شده، تخصیص بودجه سهماهه اول مشخص و درادامه، بودجه تخصیص دادهشده برای سهماهه دوم، صفر درج شده است.
این جدول همین سهشنبه گذشته به خزانه ابلاغ شده است. آقای ربیعی، سخنگوی دولت، دو مورد را مطرح کرد: 1. هنوز فرصت داریم بودجه سهماهه دوم را ابلاغ کنیم و خیلی از دستگاهها را هنوز عملیاتی نکردهایم. درواقع، صفرکردن بودجه را رد نکردند؛ 2. صحبتهای آقای ربیعی توجیهی نامناسب بود. وی مدعی شد میخواهد بودجه مبتنیبر عملیات ارائه دهد و ازآنجاکه صداوسیما گزارش سهماهه اولش را نداده است، ما بودجه سهماهه دومش را صفر کردهایم.
سوال من این است که چطورهمه این اتفاقات پس از سریال گاندو و جلسه هیأتدولت اتفاق افتاد؟ چطور بودجه مبتنیبر عملیات در ماههای قبل مطرح نشد؟ آیا بودجه عملیاتی باعث شده بودجه نهاد دیگری هم صفر شود؟
درباره جاهایی مثل شورای نظارت هم بوده که کاهش پیدا کرده است و البته، رقم آن اصلا با جایی مثل صداوسیما مقایسهکردنی نیست. رسانه ملی بودجه سهماهه قبل را که دریافت کرد، عینا برای حقوق و دستمزد کارمندان و بازنشستگانش هزینه کرد. این اعتبار برای جمعیتی بیش از 50هزار نفر هزینه میشود. حالا در نظر بگیرید که عین این مبلغ برای سهماهه دوم صفر شده است.
این کار مثل یک بدعت است. برای جلوگیری از تبعات آن چه باید کرد؟
در درجه اول، سازمان صداوسیما باید مدعی باشد. برای بودجه قانون مشخص وجود دارد. درست است که دولت مجری قانون است؛ اما اینطور نیست که بتواند به هرکس که خوشش آمد، بودجه بدهد و برعکس!
بهنظرتان رفتار دولت درمقابل موضوع سادهای مانند سریال عجیب نیست؟
همینطور است. باید آستانه تحمل خودمان را بالا ببریم. این نکته را از جایگاه عضویتم در کمیسیون فرهنگی مجلس بیان میکنم. در دو سه سال گذشته، چند فیلم توقیفی اکران شدند که اتفاقا منتقدان فراوانی هم داشتند. با وجود انتقادات، این فیلمها برای چند ماه اکران شد.
فیلمهایی مثل «عصبانی نیستم»، «آشغالهای دوستداشتنی» و «قصهها» ازجمله این فیلمهاست. مشی ما اکران آثار هنری است؛ اما اگر نقدی داشته باشیم هم بیان میکنیم. اتفاقا به وزیر ارشاد و آقای رییسجمهوری این نقد را داشتیم که در آستانه ششمین سال توقیف «رستاخیز» آقای درویش چرا این مشکل هنوز حل نشده است.
چطور آن سه فیلم با آن همه منتقد اکران شد؛ اما رستاخیز هنوز بهنتیجه نرسیده است. به آن سه فیلم انتقاداتی وجود داشت؛ اما کسی نگفت بهدلیل اکرانشان بودجه سازمان سینمایی پرداخت نشود.
دولتها با شعارهای خودشان سنجیده میشوند. آیا چنین اقدامی در تضاد با شعار چندصدایی و آزادی بیان دولت نیست؟
رسما اعلام میکنم همانطورکه از اکران آن سه فیلم حمایت کردیم، از اکران رستاخیز هم باید حمایت کنیم. اتفاقا از پخش سریالی مثل گاندو هم باید حمایت کنیم. رستاخیز ممکن است حتی در بین مراجع منتقدانی داشته باشد؛ اما این دلیل نمیشود که سر آن اثر هنری را ببریم. دولت بر سریالی مثل گاندو که مخاطب داشته، غضب میگیرد و بهبهانه آن، هزاران کارمند و هنرمند رسانه ملی را زیر فشار اقتصادی قرار میدهد. اکثر این بندگان خدا کسانیاند که در این ماجرا دخیل نیستند.
آخر این بازی عجیب کجاست؟ وظیفه رسانه ملی و دیگران چیست؟
بهنظرم سازمان صداوسیما الان باید بهطور محکم وارد شود. متن مصوبه دولت و جدول بودجهای وجود دارد. رسانه ملی با دو مرجع میتواند مکاتبه کند. در مجلس کمیسیونی وجود دارد که مصوبات دولت را با قوانین تطبیق میدهد و صداوسیما رسما و قانونا میتواند ابطال مصوبه دولت را از آن کمیسیون درخواست کند. راه دوم این است که رسانه ملی مصوبه فوق را ازطریق دیوان عدالت اداری قوه قضاییه ابطال کند.
آیا این رفتار عجیب در دولتهای دیگر جمهوری اسلامی هم رخ داده است؟
در دولتهای آقایان هاشمی، خاتمی و احمدینژاد مشکلاتی با صداوسیما وجود داشته است. در دوره آقای هاشمی، مشکلاتی با رییس وقت سازمان وجود داشت. در دوره آقای خاتمی، سر قضیه برنامه «چراغ»، آقای لاریجانی از هیأتدولت اخراج شد.
در زمان احمدینژاد هم، بهواسطه گزارشهای سیما درباره جریان انحرافی مشکلاتی بین دولت و رسانه ملی پیش آمد. نکته عجیب و بدعت رخ داده این است که هیچیک از آن دولتها بهواسطه این مشکلات بودجه صداوسیما را صفر نکردند!
آنها بودجه سازمان را کاهش میدادند و حتی در پرداخت دیروزود میکردند؛ اما اینکه بودجه را صفر کنند، برای بار اول است. بررسیای که شخصا انجام دادم، این را نشان داد که هیچیک از دولتهای قبل از آقای روحانی هیچگاه بودجه رسانه ملی را صفر نکرده بودند.
منبع : صبح نو